فعال سیاسی اصلاح طلب: جوانانی که امروز در خیابان هستند، خاتمی و ناطق را نمیشناسد / مسئولان باید مستقیم با این جوانان گفتوگو کنند
تاریخ انتشار: ۳ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۷۱۷۸۶
جامعه طی ۲ ماه گذشته وضعیت ملتهبی را پشتسر گذاشته و شاهد نارضایتیها و اعتراضاتی از سوی مردم بودهایم. هر چند که صاحبنظران و تحلیلگران بر این عقیدهاند که برای حل این مساله و ایجاد آرامش در جامعه باید به علل و عوامل بروز این نارضایتیها پرداخت و سپس با احصا این عوامل به آسیبشناسی و مرتفع کردن آن مشکلات و مسائل همت گمارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این در حالی است که طی هفتههای گذشته مساله لزوم ایجاد گفتوگو و مفاهمه در جامعه از سوی مقامات، مسئولان و چهرههای سیاسی به وفور مطرح شده و کارشناسان امر نظرات واکنشهای مختلفی نسبت به این مساله و موفقیت و تاثیر آن در جامعه بیان کردهاند. با این حال اصلاحطلبان که همیشه تلاش داشتهاند محوریت مطالبات مردم قرار گیرند و به عبارتی ترجمان مطالبات و صدای مردم به حاکمیت باشند طی چند وقت اخیر نیز در این راستا مواضعی را داشتهاند. چه اینکه چندی پیش حجتالاسلام سیدمحمد خاتمی، رئیس دولت اصلاحات نیز در خصوص اتفاقات رخ داده در جامعه گفته بود: «براندازی نه ممکن است نه مطلوب» و «فهمیدن گام نخست تفاهم و حرکت به سوی همدلی و اقناع متقابل است.» در همین راستا طی روزهای گذشته نیز هیاترئیسه جبهه اصلاحات اعم از بهزاد نبوی، جواد امام، الیاس حضرتی، محمود صادقی، حسین مرعشی و علی شکوریراد دیدارهایی با حجتالاسلام محسنی اژهای، رئیس قوهقضائیه و علی شمخانی، دبیر شورایعالی امنیت ملی داشتهاند و در خصوص شرایط جامعه و راهکارهای حل و فصل مسائل به گفتوگو پرداختهاند. علی شکوریراد، سخنگوی هیاترئیسه جبهه اصلاحات میگوید: در این دیدارها تحلیلی از آنچه این روزها در ایران جریان دارد، ارائه شد. همچنین توضیحاتی درباره خواستها و مطالبات به حق معترضان داده و بر پرهیز از برخوردهای خشن با معترضان شد. به رسمیت شناختن حق اعتراض مردم و اجتناب از اغتشاش نامیدن همه اعتراضات و نیز ایجاد فرصت امن برای طرح اعتراضات مردم بهخصوص در دانشگاهها از نکات دیگری بود که به آن پرداخته شد. بهنظر میرسد شرایط جامعه اصلاحطلبان را به کنش وا داشته تا پیشنهادهایی را درباره اداره بهتر کشور ارائه کنند. یک فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی اما معتقد است که جامعه از اصلاحطلبان و اصولگرایان عبور کرده و بسیار سخت است که بتوان اعتماد عمومی جامعه را بازیابی کرد. گفتوگوی «آرمانملی» با محمدجواد حقشناس در خصوص شرایط جامعه و ایجاد فضای گفتوگو در ذیل از نظر میگذرد.
تحلیل شما از شرایط و فضای جامعه و بحث گفتوگو در وضعیت فعلی چگونه است؟
مساله ایجاد گفتوگو در جامعه را باید به فالنیک بگیریم؛ اما متأسفانه در سالهای گذشته بهدلیل نبودن یک فضا برای گفتوگو، شاهد رویکردها و عملکردهای حداقلی نسبت به جامعه بودیم و نتیجه آن همین اتفاقاتی است که امروز میبینید که با یک جامعه ناراضی و تا حدودی خشن در نحوه پیگیریها مواجه هستیم که امیدی به این گفتوگوها ندارد و عملا از جریان اصولگرایی و اصلاحطلبی گذشته است. از طرف دیگر حلقههای واسط و میانی و نهادهایی که در این مدت کارکردشان دقیقا انتقال مطالب و گرهها به سطح تصمیمسازان و انتقال آن دیدگاهها به سمت مردم بودند هم تضعیف شده و عملا از دور خارج شدند. امروز به یک نقطهای رسیدیم که این حلقههای واسط نیز امکان برقراری آن وظیفه را ندارند و مسئولان امر عملا باید بهطور مستقیم با جوانی که به خیابان آمده به گفتوگو بنشینند.
دیدارهایی از جنس دیدار اخیر هیاترئیسه جبهه اصلاحات با دبیر شورایعالی امنیت ملی و رئیس قوهقضائبه تا چه حد میتواند تعامل و اعتمادسازی میان اصلاحطلبان و حاکمیت برقرار کند تا اصلاحطلبان بتوانند گفتوگومحوری را در جامعه ایجاد کنند؟
نقشی که امروز اصلاحطلبان دارند این است که چون در متن جامعه هستند طبیعتا درک دقیق و درستتری از خواستههای جامعه دارند و از طرف دیگر نیز از آنجا که قبلا نیز در حاکمیت بودهاند شاید زبان حاکمان را بهتر بدانند. شاید بتوانیم بگوییم که اصلاحطلبان امروز بهترین مترجمانی هستند که بتوانند خواستههای کف جامعه و مشکلاتی را که وجود دارد را با زبانی در خور فهم به مسئولان منتقل کنند. مهمترین مشکلی که امروز در برخی مسئولان میبینیم عدم درک دقیق و درست مساله است.
استفاده ازظرفیت چهرههایی ملی و واسطی مثل آقای خاتمی، ناطق و... را برای بهبود شرایط؛ ایجاد فضای گفت و آرامکردن فضا چقدر موثر میدانید؟
من معتقدم طی سالهای اخیر از ظرفیت آقای خاتمی استفاده نشده و ایشان رسما کنار گذاشته شده و اصلاحطلبان عملا به مجموعه نحیفی تبدیل شده که دیگر آن توان و قدرت لازم را در زمانیکه میتوانست ایفا کند اکنون ندارد. ظرفیتی مثل آقای ناطق را نیز استفاده نکرده و محدود کردند. حتی ظرفیتهایی مثل علی لاریجانی را نیز تحمل نکردند. لذا میخواهم بگویم که مجموعههایی که از آنها بهعنوان ظرفیتهای میانه یاد میکنیم در تمام این سالها کنار گذاشته شدند. بازسازی این نهادها و ریلگذاری کار بسیار سختی است. تازه اگر این ریل هم اگر برقرار شود کارکرد سابق خود را نخواهند داشت، جوانی که امروز در خیابان است خاتمی و ناطق را نمیشناسد و مجموعه و چهرههایی که قبلا میتوانستند بهعنوان یک سرمایه با این جامعه صحبت کنند را نمیشناسند. در واقع باید برای شرایط فعلی دنبال درمان بود و نیاز بهسرعت عمل است.
بیشتر بخوانید:نتیجه جلسه اصلاحطلبان با اژهای و شمخانی چه بود؟ / نایبرییس جبهه اصلاحات روایت کرد
محور مذاکرات چه بود؟ / روایت سخنگوی «جبهه اصلاحات» از جزییات دیدار با شمخانی و اژه ای
روایت «جام جم» از جلسه برخی فعالان اصلاحطلب با رئیسی / هدف آنان « القای ناامیدی» و «کسب امتیازاتی از نظام در شرایط آشوبهاست»
ارگان مطبوعاتی سپاه: محمدخاتمی هنوز پرنفوذترین چهره سیاسی اصلاح طلبان است/ قالیباف حرف تکراری می زند
هدف: راهحلیابی برای «برونرفت کشور از این مشکلات» / برگزاری دو نشست جداگانه مجلس با دولت و قوه قضاییه
مسئول «وضع موجود» شمایید / انتقاد تند «فارس» از خاتمی ، روحانی و اصلاح طلبان
۲۱۲۲۰
کد خبر 1699121منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: سید محمد خاتمی علی اکبر ناطق نوری اغتشاش ناآرامی جوانان جبهه اصلاحات اصلاح طلبان گفت وگو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۷۱۷۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جوان: مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده
چگونه است که روزنامه شرق در ۱۵ دی ۱۴۰۲ «گفتوگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامهنگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام میدهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی میکند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟! - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاحطلبان که سالهاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبهرو شدهاند، از اینکه یک تازهوارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، بهشدت دلخور و هراسان شدهاند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده میگیرد. غافل از آنکه وقتی چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شدهاند، حالا که یکباره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابیگری محض زده است، دیگر کسی از اصلاحطلبان نمیپذیرد که نصیری را از خود ندانند.
دیروز غلامحسین کرباسچی گفته: «من اصلاً ایشان [نصیری]را آدم متعادلی نمیدانم که بخواهد طرح و رویکردی بدهد. ایشان یک زمانی شاگرد آقای شریعتمداری در کیهان بود، آنقدر فحاشی و ناسزا به همه اصلاحطلبان و شخصیتهای محترم از جمله مرحوم آقای هاشمی، آقای خاتمی و همین آقای تاجزاده و امثال آقای تاجزاده کرد و حالا آدم باید چه روحیه و رویی داشته باشد که حالا با این حد از افراط یکمرتبه این طرف صفحه بیاید. آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرفهایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاحطلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر مخالفان نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، میفهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.»
صرفنظر از اشتباهی که کرباسچی درباره نسبت نصیری با مدیرمسئول فعلی کیهان داشته است، و نشان از عادت توسل به مزخرفات در مواقع لزوم است، این همه واهمه از ثبت نصیری در جایگاه یک اصلاحطلب جای تأمل دارد. محمدعلی ابطحی، رئیسدفتر وقت خاتمی نیز دو روز قبل عین همین عبارات را برای نصیری بهکار برده و نوشته بود: «آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزباللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزوسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است. نه بولتننویسی و اظهارنظرهای تند حزباللهیاش در گذشته توانست ریشه اصلاحطلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونیاش مورد قبول اپوزیسیونی قرار میگیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند. گفتهاند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش میداند نه شاهزاده میتواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقهمند به همکاری با شاهزاده است.»
اکنون پرسشهای مهمی پیش روی ماست. چطور 29 شهریور 1401 یعنی درست در ابتدای ماجرای مهسا، روزنامه اعتماد با «مهدی نصیری، روزنامهنگار، نواندیش دینی و فعال سیاسی» درباره حجاب مصاحبه میکند و او را شخصیت و فرصت مناسبی برای ریختن بنزین روی آتش آن ماجرا تشخیص میدهد، اما الان اصلاحطلبان تجمیع شدهاند که بگویند «نصیری خلوچل است و افراطی و نامتعادل»؟!
چگونه است که روزنامه شرق در 15 دی 1402 «گفتوگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامهنگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام میدهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی میکند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟!
چرا شبکه رسانهای «هممیهن» متعلق به همین آقای کرباسچی تریبون سخنان نصیری با رسانههای مختلف شده بود و حتی هرچیزی را که نصیری در کانال تلگرامی خودش منتشر میکرد، بازتاب میداد، آنهم در مذمت اصولگرایان (مهدی نصیری: آقایان اصولگرا تحویل بگیرید! زلنسکی، قهرمان بود نه «دلقک» / تیترهای آمادهتان برای پیروزی پوتین، خاک میخورد/ دیپلماسی ما هم به دام افتاد)، اما حالا شده نامتعادل ناسزاگو به خاتمی و هاشمی؟!
مگر عباس عبدی سرمقالهنویس و مشاور هممیهن و اعتماد از مواضع مثبت و حمایتی این دو روزنامه از نصیری بیخبر بوده است که حالا تقصیر نصیری را به گردن اصولگرایان میاندازد و میگوید: «مشکل نصیری این است که احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلامشده ایشان همدلی کنند.»! یعنی تا پیش از این که شما تریبون او بودید، با ایشان همدلی وجود داشت؟!
اینکه روزنامه سازندگی از قول محمد عطریانفر در مهر 99 بنویسد: «مطالبی که اخیراً از زبان استاد مهدی نصیری چهره سنتگرای نواندیش مطرح شده این است که...» ولی روز گذشته بعد از سخنان کانادا تیتر و عکس تمامصفحه خود را به نصیری اختصاص و «توهم اتحاد» را به او نسبت بدهد، عجیب و غیرمعمول نیست؟!
اگر نصیری اکنون از کانادا شعار اتحاد «تاجزاده با شاهزاده» را میدهد آیا به این علت نیست که تاجزاده در مرخصی به اصلاحطلبان گفته بود «باید مواضع نصیری و امثال او را به شکل وسیع بازتاب بدهیم»؟! و اگر ندای براندازی میدهد آیا مانند بهزاد نبوی که چندی پیش در گفتوگویی با اشاره به آشوب پاییزی گفته بود «استنباط من این است که برخی اصلاحطلبان در یک سال گذشته نتیجه گرفتند که کار نظام تمام است و میخواستند سرشان بیکلاه نماند»، براندازی را از باطن اصلاحطلبان نیاموخته است؟! اشتباه نصیری آنجاست که نبوی در گفتگو با «آگاهینو» «برخی مجموعههای اصلاحطلب» را متهم به داشتن «مرضبچگانه» و «لوچبودن» کرد تا ضمیر براندازانه اصلاحطلبان را نشان دهد، اما نصیری بهجای درسگرفتن از این سخن، همان لوچی و مرض بچگانه را سرلوحه قرار داده است!
این همه ریاکاری و فریب البته از اردوگاه اصلاحطلبان عجیب نیست، اما ظاهرسازی جواب نمیدهد. نصیری عین اصلاحطلبان است، بلکه خود اصلاحطلبان است. باطن ظهوریافته شماست. همان حرفهای پشتصحنه را که از او میپسندیدید، به تریبون کانادا آورده است. تنها درسی را که از شما نیاموخته همین است که نباید این قدر صریح بود. این را هم آرام آرام میآموزد و نیازی نبود که یک مهره سفارششده تاجزاده را به این زودی بسوزانید! شما اکنون ترسیدهاید و یک بهیک به صحنه میآیید و نصیری را تکفیر میکنید. اما مگر میشود سابقه خود را در «استاد نواندیش و متفکر دینی و روزنامهنگار برجسته» خواندن او به این آسانی پاک کنید؟! پس اگر تکفیر میکنید خودتان را تکفیر میکنید که نصیری باطن ظهوریافته شماست.
سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به امیدی و طمعی از سابقه خود میبرند و به اردوگاه اصلاحطلبی میزنند. نمیدانند که آنجا اگر خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمیکردند که از آن دولت و حمایتها به جایی برسند که اکنون حرف مشترکشان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! و یک نصیری بهتعبیر آنان نامتعادل و متوهم چنین آبی در خوابگه مورچگان اصلاحات بریزد!
منبع: جوان
انتهای پیام/